پست اول

بسم الله الرحمن الرحیم

    سینه مالامال درد است ای دریغا مرحمی                       

     دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی

هر کس را در زندگانی دردهایی است که ممکن است بعضی از آنها در تمام لحظات زندگی آدمی همراه او باشند و نه تنها درتنهایی بلکه در میان جمع نیز به آن فکر کنند. دردی که ممکن است یک نویسنده،شاعر،منتقد،روشنفکر،هنرمند ویا حتی یک انسان معمولی داشته باشد و از آن سخن گوید یا بنویسد و یا با رفتارخویش آن را بنماید.

صادق هدایت ابتدای بوف کور خویش را اینگونه آغاز می کند که « ... در زندگی زخم هایی است که مثل خوره روح آدمی را درانزوا می خورد...» و در نهایت این زخم ها باعث خودکشی او شد. ویا اینکه شخصی چون گالیله وقتی که سخن از گرد بودن زمین می کند او را متهم به کفرگویی می کنند. و در حالی که خودتنها به حقیقت سخن خویش آگاه است در دادگاه از روی استیصال نظرش را کتمان می کند و برای او نیز درد قبول نکردن سخن حقش و واقعیت گرد بودن زمین مطرح است.

اما شخص دیگری را نیز دردی است بس گران آری درد مالک که درد ناشناس بودن علی (ع) و یا نفی او توسط اهل زمانش، درد علویت درد ولایت و امامت غصب شده و دردی که مالک در پی آن می خواهد علی (ع) را به زمانی برد که مردمش قدر او را بدانند و پس از آن نوبت می رسد به ما که ما چه دردی در این زمان داریم؟

اما دردی که آه درونی مرا در پی دارد درد مهدویت است،درد آن دردانه غایب همیشه حاضر ، درد مهجوری او و درد نشناختن او درد گم کردن راه او و دردی که قلم من نمی تواند آن را بازگو کند.آنچه که پس از قیام جد بزرگوارش در صحرای کربلا به همراه آن بزرگان و یگانگان روزگار خویش می بینیم بر دردها می افزاید چرا که در این روزگار سایه ای از آن مکتب هم بر ما نیفتاده است چه رسد به آنکه انوار الهی آن مکتب بر ما بتابد وتازه مهم آن است که از حسین (ع) و خط سرخش به مهدی (عج) و خط سبزش برسیم که این خود توفیق الهی و بل اکمل توفیقات است.

اللهم الرزقنا هذا التوفیق

نظرات 12 + ارسال نظر
itag دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 04:39 ب.ظ http://itag.blogfa.com

salam
omidvaram shorooye khoobi dashtebashi
ba tripe sadegh hedayatet kheyli hal kardam

امید سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 03:36 ق.ظ

داش مصطفی جالب بود.

ههههههههه سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 07:21 ق.ظ

با با مصطفی با با این کاره
بابا امام زمان دوست

داود چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 12:43 ق.ظ http://it-84.blogfa.com

مصطفی جان امیدوارم تو کاری که شروع کردی موفق باشی. ۱۱ قرن تمام مدت کمی نیست من نمی تونم دنیا رو بد تر از این تصور کنم. وقتشه که موعود ما هم بیاد و خوارج دین رو قلع و قمع کنه و برای یه بار هم شده تناقضات زندگی همه ی ما رو پایان بده.

دعای فرج یادتون نره.
اللهم عجل لولیک الفرج!
الغوث یا اباصالح المهدی!

معزی چهارشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 04:13 ب.ظ http://www.setarehcomp.blogfa.com

سلام
کار قشنگی می کنی
موفق باشید

فعلاٌ پنج‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 12:10 ب.ظ

سلام امیدوارم تو itag نباشی وگرنه تو صحت مطالبت ک می کنم

فعلا یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 06:43 ب.ظ

کجا رفت این همه ادعا

فعلا دوشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 11:49 ق.ظ

ok من هنوز منتظر جواب کووبنده ی توام کجایییییییییییی
تموم شد

writer سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 02:06 ب.ظ

از نظرت متشکرم دوست عزیز که منتظر جواب من بودی اما یک در خواستی از شما داشتم و اینکه لطفا صحبت مکان های دیگر را در این وبلاگ نکنید
هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد

فعلا پنج‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:01 ب.ظ

بازم ممنون که جواب دادی *دوست عزیز* درسته که هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد ولی این سئوال همیشه تو ذهن من بوده که چطور تو ؟؟؟؟؟؟؟؟...

M.F چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:12 ب.ظ

من می خوام اگه تو ام بخوای تو این وبلاگ کمکت کنم
فقط بگو تو چه موضوهایی هست

دوست شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:51 ق.ظ

به سعید هم گفتم. اگر کمی ساده نگر نباشی تعجب نمی کنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد